نم نم بارون |
||
پنج شنبه 2 خرداد 1392برچسب:, :: 22:54 :: نويسنده : نعیمه
کاش بدونی برکت دعای تو تکیه گاه آرزوهای منه بی تو هر فصل کتاب عمر من به خزون زندگی رسیدنه پدرعزیزم روزت مبارک پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 14:25 :: نويسنده : نعیمه
دکتر وین والتر دایر (Wayne Walter Dyer) در ۱۰ می ۱۹۴۰ در شهر دیترویت از توابع ایالت میشیگان در ایالات متحده امریکا در خانوادهای فرهنگی به دنیا آمد.
ادامه مطلب ... جمعه 13 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 21:42 :: نويسنده : نعیمه
برای سفر به اصفهان رفته بودم . کنار سی و سه پل نشسته بودم . نگاهم به دختر بچه سه یا چهار ساله خارجی افتاد که از پدر و مادرش اندکی فاصله گرفته بود و داشت مرا نگاه میکرد . بقدری چهره زیبا و بانمکی داشت که بی اختیار با دستم اشاره کردم به طرفم بیاید اما در حالتی از شک و ترس از جایش تکان نخورد . دو سه بار دیگر هم تکرار کردم اما نیامد . به عادت همیشگی ، دستم را که خا لی بود مشت کردم و به سمتش گرفتم تا احساس کند چیزی برایش دارم . بلافاصله به سویم حـرکت کرد . در همین لحظه پدرش که گویا دورادور مواظبش بود بسرعت به سمت من آمد و یک شکلات را مخفیانه در مشتم قرار داد . بچه آمد و شکلات را گرفت . به پدرش که ایتالیایی بود گفتم من قصد اذیت او را نداشتم . گفت میدانم و مطمئنم که میخواستی با او بازی کنی اما وقتی مشتت را باز میکردی او متوجه میشد که اعتمادش به تو بیهوده بوده است . کار تو باعث میگردید که بچه ، دروغ را تجربه کند و دیگر تا آخر عمرش به کسی اعتماد نکند .
حال ما ایرانیها چگونه عمل میکنیم . بابا میشینه تو خونه جلوی بچه کوچک به زنش میگه ، فلانی زنگ زد بگو من نیستم . مامانه به بچه میگه اگه غذاتو بخوری برات فلان چیزو میخرم بعد انگار نه انگار . بابا به بچه اش میگه مامانت اومد نگو من به مامان بزرگ زنگ زدم
بعد این بچه بزرگ میشه میره تو جامعه . معلمش میگه چرا مشق ننوشتی براحتی دروغ میگه که خاله ام مرده بود نبودیم . فروشنده میشه مثل آب خوردن جنس بنجل را بدروغ جای اصلی میفروشه مهندس میشه بجای دو متر ، یک متر فونداسیون میریزه ، دکتر میشه ، اهمال در عمل جراحی را ایست قلبی گزارش میکنه ، تولید کننده محصولات پروتئینی میشه ، گوشت شتر و اسب مصرف میکنه ، رییس هواپیمائی میشه سقوط هواپیما را پای خلبان مرده میذاره وارد سیاست میشه سر ملت شیره میماله . دروغ به اولین ابزار هر فرد برای دست یافتن به هدف تبدیل میشود .
دروغ فساد و تباهی جامعه را ببار میاورد . اعتمادها را زایل میکند . لذت زندگی جمعی و مدنی را از بین میبرد . ظلم و بیعدالتی را گسترش میدهد . منشا بسیاری از معضلات اجتماعی دروغ است . دروغ ریشه جامعه را خشک میکند .
دروغ در تمامی اجزای زندگی ما ایرانیها براحتی جاری است و چون سیلی که هر لحظه بزرگتر میشود در حال نابودی ما است
مادر ، از آن لحظه که بدلیل تنبلی خود ، شیشه شیر خالی را در دهان نوزاد قرار میدهد تا او را ساکت کند ، آموزش دروغ را به او آغاز کرده است سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 23:30 :: نويسنده : نعیمه
در آسمان آبی دلم، جایی برای ابرها نیست سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 23:6 :: نويسنده : نعیمه
تقدیم به تمام فرشته هایی به نام مادر موزیک ویدئو مادر به دو زبان انگلیسی و عربی آهنگ مادر به دو زبان انگلیسی و فارسی پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 10:13 :: نويسنده : نعیمه
شنبه 31 فروردين 1392برچسب:, :: 20:29 :: نويسنده : نعیمه
عجیب است که پس از گذشت یک دقیقه به پزشکی اعتماد می کنیم؛
بعد از گذشت چند ساعت به کلاهبرداری بعد از چند روز به دوستی بعد از چند ماه به همکاری بعد از چند سال به همسایه ای اما بعد از یک عمر به خدا اعتماد نمی کنیم دیگر وقت آن رسیده که اعتمادی فراتر از آنچه می بایست را به او ببخشیم او که یگانه است و شایسته یک شنبه 25 فروردين 1392برچسب:, :: 15:26 :: نويسنده : نعیمه
گفتند عینک سیاهت را بردار دنیا پر از زیباییست، عینک را برداشتم وحشت کردم از هیاهوی رنگها، عینکم را بدهید میخواهم به دنیای یکرنگ خود برگردم..... عشق من! پاییز آمد مثل پار :: باز هم، ما باز ماندیم از بهار یاس ها یادآور پروانه اند :: یاس ها پیغمبران خانه اند یاس یک شب را گل ایوان ماست :: یاس تنها یک سحر مهمان ماست یاس بوی حوض کوثر می دهد :: عطر اخلاق پیمبر می دهد اشک می ریزد علی مانند رود :: بر تن زهرا: گل یاس کبود این دل یاس است و روح یاسمین :: این امانت را امین باش ای زمین مدفن این ناله غیر از چاه نیست :: جز تو کس از قبر او آگاه نیست خاندانت را به غارت می برند :: دخترانت را اسارت می برند گریه کن چون گریه ی ابر بهار :: گریه کن بر روی گلهای مزار گریه کن زیرا که شبنم فانی است :: هر گلی در معرض ویرانی است زخم آن گل در تن من چاک شد :: آن بهار مرده در من خاک شد سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:, :: 23:20 :: نويسنده : نعیمه
تنها بازمانده يك كشتی شكسته توسط جريان آب به يك جزيره دورافتاده برده شد، با بيقراری به درگاه خداوند دعا میكرد تا او را نجات بخشد، ساعتها به اقيانوس چشم میدوخت، تا شايد نشانی از كمك بيابد اما هيچ چيز به چشم نمیآمد. سرانجام نااميد شد و تصميم گرفت كه كلبه ای كوچك بسازد تا خود و وسايل اندكش را بهتر محافظت نمايد، روزی پس از آنكه از جستجوی غذا بازگشت، خانه كوچكش را در آتش يافت، دود به آسمان رفته بود،اندوهگين فرياد زد: «خدايا چگونه توانستی با من چنين كنی؟»
صبح روز بعد او با صدای يك كشتی كه به جزيره نزديك میشد از خواب برخاست، آن میآمد تا او را نجات دهد.
مرد از نجات دهندگانش پرسيد: «چطور متوجه شديد كه من اينجا هستم؟»
آنها در جواب گفتند: «ما علامت دودی را که فرستادی، ديديم! »
آسان میتوان دلسرد شد هنگامی كه بنظر میرسد كارها به خوبی پيش نمیروند، اما نبايد اميدمان را از دست دهيم زيرا خدا در كنار ماست، حتی در ميان درد و رنج.
دفعه آينده كه كلبه شما در حال سوختن است به ياد آورید كه آن شايد علامتی باشد برای فراخواندن رحمت خداوند.
برای تمام چيزهای منفی كه ما بخود میگوييم، خداوند پاسخ مثبتي دارد،
تو گفتی «آن غير ممكن است»، خداوند پاسخ داد «همه چيز ممكن است»،
تو گفتی «هيچ كس واقعاً مرا دوست ندارد»، خداوند پاسخ داد «من تو را دوست دارم»،
تو گفتی «من بسيار خسته هستم»، خداوند پاسخ داد «من به تو آرامش خواهم داد»،
تو گفتی «من توان ادامه دادن ندارم»، خداوند پاسخ داد «رحمت من كافی است»،
تو گفتی «من نمیتوانم مشكلات را حل كنم»، خداوند پاسخ داد «من گامهای تو را هدايت خواهم كرد»،
تو گفتی «من نمیتوانم آن را انجام دهم»، خداوند پاسخ داد «تو هر كاری را با من میتوانی به انجام برسانی»،
تو گفتی «آن ارزشش را ندارد»، خداوند پاسخ داد «آن ارزش پيدا خواهد كرد»،
تو گفتی «من نمیتوانم خود را ببخشم»، خداوند پاسخ داد «من تو را بخشیده ام»،
تو گفتی «من میترسم»، خداوند پاسخ داد «من روحی ترسو به تو نداده ام»،
تو گفتی «من هميشه نگران و نااميدم»، خداوند پاسخ داد «تمام نگرانی هايت را به دوش من بگذار»،
تو گفتی «من به اندازه كافی ايمان ندارم»، خداوند پاسخ داد «من به همه به يك اندازه ايمان داده ام»،
تو گفتی «من به اندازه كافی باهوش نيستم»، خداوند پاسخ داد «من به تو عقل داده ام»،
تو گفتی «من احساس تنهايی میكنم»، خداوند پاسخ داد «من هرگز تو را ترك نخواهم كرد»
|
||
![]() |