نم نم بارون |
||
پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 14:25 :: نويسنده : نعیمه
دکتر وین والتر دایر (Wayne Walter Dyer) در ۱۰ می ۱۹۴۰ در شهر دیترویت از توابع ایالت میشیگان در ایالات متحده امریکا در خانوادهای فرهنگی به دنیا آمد.
ادامه مطلب ... شنبه 14 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 20:19 :: نويسنده : نعیمه
کـــره ای گــفــت بـــه بابای خرش
اي كه هستي از گراني ها دَمَر از جهان لذّت ببر !
گرگران شد گوشت ياقند وشكر از جهان لذّت ببر !
باش گاهي با «پري» يابا«زري» اي كه داري داوري !
عمر ِخودرامي دهي تاكي هدَر؟ ازجهان لذّت ببر !
اين سفارش هست از پيري زِبِل سالخوردي زنده دل
تا نداري اي جوان درد كمر! از جهان لذّت ببر !
كن تماشا سبزه زار ِمفت را يونجه ي هنگفت را !
در چمن غلتي بزن مانند خر ! از جهان لذّت ببر !
پول مي گيرند از باد هوا ! بعدازاين درروستا !
پس تنفّس كن عزيزم بيشتر ! از جهان لذّت ببر !
پوستت گر كنده شد شاكي مشو ! سوي دبّاغي برو !
اي كه هستي رفتگر يا برزگر ! از جهان لذّ ت ببر !
ما كه اهل عشق و حال و گردشيم ! دست خالي هم خوشيم !
اي كسي كه ما ند ه اي در لاي در ! از جهان لذّت ببر !
گفت روزي با پدر «اصغر خطر»: اي هميشه كله خر !
ترك اخلاقِ سگي كن چون پسر! از جهان لذّت ببر » !
در خيابان گر تو ديدي «پورشه » مي رود چون فشفشه !
كيف كن از ديد نش اي رهگذر ! از جهان لذّت ببر !
تو شبيه طعمه اي اي بينوا مي گريزي هي كجا ؟
مرگ مي گيرد تو راچون شير نر از جهان لذّت ببر ! شنبه 14 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 19:58 :: نويسنده : نعیمه
در خوبي ازدواج هرچي بگوييم كمگفتيم. حالا اين كه چرا بعضي از رفقاي هنرمند و طنزنويس ما زدند عيالشان را طلاق دادند، ربطي به ما ندارد.
از چيز خوب همه بايد تعريف كنند ؛ اگرچه يك چند نفري، عروس تعريفيشان ناجور از آب درآمده باشد. از حيث فلسفي، استثنا را نبايد با كليت قضايا قاطي كرد. مگر كه كل آن قضيه يك استثنا باشد كه تكليفش روشن است. در طول تاريخ بودهاند كساني كه با اصل ازدواج مشكل شخصي داشتند ؛ فلذا دست به القاي شايعات بي اساسي زدهاند كه به كوري چشم آنها در هيچ جوان برومندي اعم از دختر و پسر به هيچ شكل ممكن كارگر نميافتد. مگر در مواردي كه كارگر بيفتد. همه بايد در چارچوب موازين لازم دست در دست هم بدهند و علاوه بر اين كه ميهن خويش را ميكنند آباد؛ سر راه خود، فكري هم به حال ازدواج جوانان و آباد كردن خانه مشترك آنها نمايند. در اين راستا، ملت و دولت، هر دو بايد سهيم و دخيل باشند. «همسايهها ياري كنيد، تا من همسرداري كنم»؛ يعني همين ديگر! حتما كه نبايد از آن تعبير منفي شود برادران و خواهران من! مهرداد بذرپاش كه سابقا مديريت كارخانه خودروسازي سايپا را به عهده داشت و همزمان، مديرمسوولي روزنامه وطن امروز را ميكرد(و ما از كارهاي ديگرشان خبري نداريم)؛ در دولت دهم به خاطر همين اشراف به موضوع و تخصصي كه داشت، مسووليت سازمان ملي جوانان را به اصرار ديگران متقبل شد. ايشان اخيرا در مراسم گشايش نخستين جشنواره زوج خوشبخت ايراني، به برخي تسهيلات جديد دولت براي توسعه و تعميق امر ازدواج اشاراتي كرده است كه جاي بسي خوشحالي زائدالوصف دارد. ذيلا به طور فشرده به برخي از اين تسهيلات اشاره ميشود: 1- افزايش وام ازدواج از 4 ميليون به 5 ميليون 2- حذف ضامن براي اخذ وام و اكتفا كردن به همان چك و سفته 3- دوبرابر شدن حقوق سربازان متأهل نسبت به سربازان مجرد 4- نزديك كردن محل خدمت سربازان متأهل به منازلشان پيشنهادهاي بيشتر: از آنجا كه مدير سازمان ملي جوانان توجه ويژه تمامي سازمانهاي دولتي و غيردولتي به موضوع ازدواج را در شرايط حساس كنوني ضروري دانستهاند؛ لهذا علاوه بر موارد تسهيلاتي فوق، مواردي هم ما داريم كه به شرح زير، رو ميكنيم. لطفا برويد كنار! 1- وزارت نيرو، نرخ آب و برق زوجهاي متأهل را چنان بكشد پايين كه زوجين به محض ديدن قبض مربوطه، از فرط شادي، جيغ بنفش بكشند و افراد يالقوز هم تحت تأثير اين صحنه رمانتيك شديدا به عمل ازدواج تشويق شوند. 2- وزارت صنايع سنگين و سبك، طوري كه سنگين باشد، قيمت انواع خودرو را براي افراد متأهل به اندازهاي پايين بياورد كه هر زوجي لااقل بتواند يك خودروي سبكي براي پيش بردن امور خود و داغ كردن كانون گرم زندگي مشتركشان بخصوص در روزهاي تعطيل هفته كه هوس ميكنند بروند بيرون شهر تهيه كند. 3- وزارت بازرگاني، تا ميتواند قيمت اقلام خوراكي نظير نان و برنج و نخود و لوبيا و گوشت و مرغ و... امثالهم را براي اشخاص متأهل كاهش دهد تا آمار ازدواج افزايش نشان دهد. به هر حال، همه بايد يك نخودي در اين آش خاله بيندازيم. آشي كه بالاخره به پايمان حساب ميشود. و اين شتري است كه در خانه هر كسي ميخوابد. ولو خانه خاله باشد. مگر دخترخاله نميخواهد ازدواج كند؟! رضا رفيع شنبه 14 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 19:29 :: نويسنده : نعیمه
پسره نوشته بود :
جــای خــالی تــــورو اِنقـد بـــا چـشام آب میدم تا بـــــازکـنــارم ســبز بشــی..!
فکر کنم مخاطبش یونجه بوده!
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
تعطيلات قبل عيد گذشت ؛
تعطيلات عيد هم گذشت ؛
الان هم تو تعطيلات بعد عيديم :
مملكت به اين باحالي داريم قدرشو نميدونيم
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
الان تلويزيون گفت:
اگر در هفته بيشتر از 19 ساعت از اينترنت استفاده کني اعتياد به نت پيدا کرديد.
ممد هستم با مصرف روزانه 19ساعت يک معتاد
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
اين سامان گلريز اومده شبکه سه ميگه ميخوام يه ساندويچي آموزش بدم که دانشجوهايي که تو خوابگاه هستن و فر ندارن روي همون گاز کوچيک بتونن تهيه کنن.....!!!
حالا مواد اوليه اش چي بود؟
گوشت بوقلمون دودي ، پنير پيتزا ، نون تست ، سس فرانسوي و ساير مخلفات
.....!!!!!
این دانشجو نديده.....
!!!!
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
دوروز ديگه پسته ميره کنار ديگه سوژه نداريم بهش گير بديم بخنديم
قيمت پرايد که اومد پايين,مرغ هم که به قيمتش عادت کرديم
از عمه ي مسولين عاجزانه خواستاريم قيمت يه جنس رو صدبرابر کنن تا شورونشاط به جوونا برگرده و اين سرگرمي هاي سالم به قوت خودش باقي بمونه
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
سرعت نت اينقدر پايينه که اگه شخصاً برم از رئيس گوگل بپرسم زودتر به نتيجه ميرسم تا سرچ کنم
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
وقتي من مدرسه ميرفتم 14 فروردين شنبه بود و امتحان رياضي
لامصبا الان 17 فروردين ميرن مدرسه ، تازه اونم ورزش دارن
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
معلم : جامد چيست ؟
دانش آموز : مگه خودتون نميدونيد ؟
معلم : چرا ميدونم …
دانش آموز : پس چرا وقت کلاس رو الکي ميگيري ؟ :)))
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
دقتي رو که دخترا موقع روبوسي عيد دارن تا اينکه آرايششون خراب نشه جراح مغز و اعصاب حين عمل نداره!!!
فک کنم ماچ آبدار از صدتا فحش براشون بدتره!!
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
اينجور كه دوست و اشنا و رفيقامون دارن از ايران ميرن
مي ترسم اخرش من تو ايران تنها بمونم دچار غم غربت بشم .........
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
دارو عبارت است از عوارضي جانبي که بعضا اثرات درماني هم دارد
براي رفع اين عوارض جانبي داروهاي ديگري تجويز مي شوند که
خود اين چرخه را تا نابودي کامل بيمار طي مي کنند
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
خانمه سر قبره شوهرش زار ميزده:
دخترات کفش ندارن,پسرت لباس گرم نداره,خودم هيچي ندارم;
آبادانيه رد ميشه ميگه
ولک اين بدبخت مرده يا رفته دبي جنس بياره!!!؟
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
وقتي خدا زن را افريد گفت :
به به چه موجود زيبايي خلق کردم !
سپس مرد را خلق کرد و گفت :
عيبي نداره سوار ماشين مدل بالا مي شه به چشم مياد =)))
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
دماغمو عمل کردم
آوردنم خونه ، بابام هي مياد تو اتاقم
ميگه حيف نبود اون گرز دزد ترسون منو دادي رفت ؟
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
روزي دو نفر در جنگل قدم مي زدند.
ناگهان شيري در مقابل آنها ظاهر شد..
يکي از آنها سريع کفش ورزشي اش را از کوله پشتي بيرون آورد و پوشيد.
ديگري گفت بي جهت آماده نشو هيچ انساني نمي تواند از شير سريعتر بدود.
مرد اول به دومي گفت : قرار نيست از شير سريعتر بدوم. کافيست از تو سريعتر بدوم…
و اينگونه شد که شاخه اي از مديريت بنام مديريت بحران شکل گرفت !
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
بچه که بودم مدرسه مون چسبيده به خونمون بود
از بلندگو که صدام مي کردن يه بار تو مدرسه کتک مي خوردم يه دست توي خونه :|
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
تلويزيون ميگه گوشي هاي
GLX
توي جيب جا ميشه و راحت از جيب بيرون مياد!
مگه برند هاي ديگه رو با خاور و نيسان حمل ميکنن ؟ يا با سيم بکسل مياد بيرون !؟
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
هر زمان لواشک رو گذاشتى گوشه لــُـپـِت و تونستى نَجُوييــش
يَنـى به نفسِت مــُــسَلط شدي :|
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
مامانم باهام لج کرده ميگه از بس هر دختري نشونت داديم يه ايرادي گرفتي
اگه دختر مورد علاقت پيدا شد اسيد ميپاشم روش !
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
ینی فقط تنها در صورتی بوی ادکلن ماندگاره که بوش بد باشه
!
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
بالاتر از سرعت نور میدونی چیه؟
سرعت جمع و جور کردن خونه در مواجهه با مهمان سرزده...
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
اوضاع مملکت ما رو از همونجا که بابانوئل کادو ميده ولي حاجي فيروز گدايي ميکنه ميشه فهميد
جمعه 13 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 21:42 :: نويسنده : نعیمه
برای سفر به اصفهان رفته بودم . کنار سی و سه پل نشسته بودم . نگاهم به دختر بچه سه یا چهار ساله خارجی افتاد که از پدر و مادرش اندکی فاصله گرفته بود و داشت مرا نگاه میکرد . بقدری چهره زیبا و بانمکی داشت که بی اختیار با دستم اشاره کردم به طرفم بیاید اما در حالتی از شک و ترس از جایش تکان نخورد . دو سه بار دیگر هم تکرار کردم اما نیامد . به عادت همیشگی ، دستم را که خا لی بود مشت کردم و به سمتش گرفتم تا احساس کند چیزی برایش دارم . بلافاصله به سویم حـرکت کرد . در همین لحظه پدرش که گویا دورادور مواظبش بود بسرعت به سمت من آمد و یک شکلات را مخفیانه در مشتم قرار داد . بچه آمد و شکلات را گرفت . به پدرش که ایتالیایی بود گفتم من قصد اذیت او را نداشتم . گفت میدانم و مطمئنم که میخواستی با او بازی کنی اما وقتی مشتت را باز میکردی او متوجه میشد که اعتمادش به تو بیهوده بوده است . کار تو باعث میگردید که بچه ، دروغ را تجربه کند و دیگر تا آخر عمرش به کسی اعتماد نکند .
حال ما ایرانیها چگونه عمل میکنیم . بابا میشینه تو خونه جلوی بچه کوچک به زنش میگه ، فلانی زنگ زد بگو من نیستم . مامانه به بچه میگه اگه غذاتو بخوری برات فلان چیزو میخرم بعد انگار نه انگار . بابا به بچه اش میگه مامانت اومد نگو من به مامان بزرگ زنگ زدم
بعد این بچه بزرگ میشه میره تو جامعه . معلمش میگه چرا مشق ننوشتی براحتی دروغ میگه که خاله ام مرده بود نبودیم . فروشنده میشه مثل آب خوردن جنس بنجل را بدروغ جای اصلی میفروشه مهندس میشه بجای دو متر ، یک متر فونداسیون میریزه ، دکتر میشه ، اهمال در عمل جراحی را ایست قلبی گزارش میکنه ، تولید کننده محصولات پروتئینی میشه ، گوشت شتر و اسب مصرف میکنه ، رییس هواپیمائی میشه سقوط هواپیما را پای خلبان مرده میذاره وارد سیاست میشه سر ملت شیره میماله . دروغ به اولین ابزار هر فرد برای دست یافتن به هدف تبدیل میشود .
دروغ فساد و تباهی جامعه را ببار میاورد . اعتمادها را زایل میکند . لذت زندگی جمعی و مدنی را از بین میبرد . ظلم و بیعدالتی را گسترش میدهد . منشا بسیاری از معضلات اجتماعی دروغ است . دروغ ریشه جامعه را خشک میکند .
دروغ در تمامی اجزای زندگی ما ایرانیها براحتی جاری است و چون سیلی که هر لحظه بزرگتر میشود در حال نابودی ما است
مادر ، از آن لحظه که بدلیل تنبلی خود ، شیشه شیر خالی را در دهان نوزاد قرار میدهد تا او را ساکت کند ، آموزش دروغ را به او آغاز کرده است چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 1:15 :: نويسنده : نعیمه
سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 23:57 :: نويسنده : نعیمه
سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 23:30 :: نويسنده : نعیمه
در آسمان آبی دلم، جایی برای ابرها نیست سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 23:6 :: نويسنده : نعیمه
تقدیم به تمام فرشته هایی به نام مادر موزیک ویدئو مادر به دو زبان انگلیسی و عربی آهنگ مادر به دو زبان انگلیسی و فارسی پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 10:13 :: نويسنده : نعیمه
|
||
|